♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

... Atefeh ...

به عشق مامان خودممممممم

 

گفتم مادر! ...

گفت: جانم

گفتم درد دارم! ...

گفت: بجانم

گفتم خسته ام! ...

گفت: پريشانم

گفتم گرسنه ام! ...

گفت : بخور از سهمِ نانم ... ... ... ...

گفتم كجا بخوابم! ... گفت: روي چششمانم

به سلامتي مادر واسه اينكه ديوارش از همه كوتاهتره!

به سلامتي مادر بخاطر اينكه هيچوقت نگفت من. هميشه گفت بچه هام...

به سلامتي مادر بخاطر اينكه هميشه از غمهامون شنيد اما هيچوقت از غمهاش نگفت

به سلامتي مادر بخاطر اينكه از سلامتيش براي سلامتي بچه هاش هميشه گذشته

به سلامتي مادر بخاطر زندگي كه همراه با شادي و اميد و مهربوني بهمون ميده

به سلامتي مادرچون هيچ وقت خستگيشو به رخمون نميكشه و ازش گلايه اي نميكنه

به سلامتي مادر چون اگه خورشيد نباشه ميشه گذرون كرد اما بدون حضور مادر زندگي يه

لحظه هم معني نداره...

* مهم نیست چه سنی داری و چه مقامی، هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر

مامان منو ببخش... دختر خوبی نیستم واست. دوست دارم!!!

[ جمعه 18 اسفند 1391برچسب:مادر, ] [ 12:28 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد